شنبه
92/5/26
وااااااااای
دیگه از خود بیخود شده بودم
محمدمو در آغوشم گرفتمو بوسیدمش
دلم نمیخواست رهاش کنم
ولی نمیشد
با هم رفتیم خرید
با هم فالوده خوردیم
ولی اخرش براش چیزی نخریدم
با هم رفتیم پارک جنگلی
املت درست کردیم با هم
آف برات گذاشتم عزیزم:
arameshsmd: به قول اردلان
arameshsmd: تو دلم ولوله است
arameshsmd: واسه خواستنت